جزئیاتی از نخستین مراسم عزاداری امام حسین (ع)
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۹۶۸۶
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، مراسم عزاداری امام حسین (ع) نخستین بار در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت علیه السلام برگزار شد. پس از آن هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، امام زین العابدین و حضرت زینب و ام کلثوم علیهم السلام برای مردم کوفه که برای تماشا آمده بودند، سخنرانی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از ورود کاروان اسراء به شام و خطابه خوانی امام سجاد (ع) در شام، یزید به اهل بیت امام حسین اجازه داد که عزاداری کنند و اهل بیت به مدت سه روز به طور رسمی در شام عزاداری کردند. (۱) در پی آن خطابه و این عزاداریها، انقلاب بزرگ فکری در شام پدید آمد و اکثر قریب به اتفاق مردم نسبت به دستگاه حاکمه بدبین شدند.
عزاداری بعدی در مدینه برپا شد. پس از ورود اهل بیت به مدینه عزای عمومی بر پا شد و تمامی مردم مدینه ناله و ضجه کردند. پس از آن حلقههای عزاداری توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد. از جمله کسانی که در مدینه مجلس عزاداری بر پا کرد، حضرت زینب سلام الله علیها بود. این عزاداری مدینه را در آستانه انفجار و حرکت عمومی قرار داد و عمر بن سعد جریان را به یزید گزارش داد و اعلام کرد که " تحقیقا وجود زینب کبری (س) در مدینه اندیشهها را تحریک میکند، زیرا او سخنور دانا و باهوش است. خود و کسانی که با او همراهی میکنند، در نظر دارند برای خونخواهی حسین قیام کنند. " (۲) تا این که حضرت زینب به شام یا مصر تبعید و رحلت فرمود.
پس از شهادت امام حسین (ع) ائمه خود اقامه عزاداری میکردند و شیعیان را به اقامه عزا و گریه و عزاداری تشویق مینمودند.
نگاهی به عزاداری امام حسین (ع) در تاریخ
عزاداری برای امام حسین (ع) و شهدای کربلا، نخست در ایام محرم و ایام زیارتی امام حسین (ع) در کربلا و جاهای دیگر برگزار میشد، چون پانزدهم شعبان، روزعرفه، شب عید فطر و اول ماه رجب و غیره. (۳)، اما از آغاز قرن سوم عزاداری وضعیت دیگری یافت که در تحقیق حاضر به تبیین آن میپردازیم. در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکیل دولتهای آل بویه در عراق و حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر مذهب شیعه گسترش یافت و مراسم عزاداری توسعه یافت و در بسیاری از شهرها روز عاشورا عزا و تعطیل عمومی اعلام شد.
در محرم سال ۲۵۲ - معزالدوله دیلمی دستور داد که مغازهها بسته و تعطیل عمومی اعلام گردد و مردم عزاداری کنند و مردم با حالت عزا و ماتم در خیابانها حرکت کردند. (۴) اینگونه بود که عزای عمومی در میان شیعیان به صورت یک سنت در آمد. در این دوره، اشعار در قالب قصیده سروده میشد. ستمهای بنی امیه و بنی عباس در آن ذکر و مقام و منزلت اهل بیت علیه السلام بیان میگردید. مردم در عزاداریها و شعراء در قصیدهها بیشترین توجه را به ولایت اهل بیت علیه السلام داشتند؛ و کتب مقتل در این زمان تالیف گردید.
عزاداری در زمان بنی عباس و مغول
پس از انقراض سلسله بنی عباس در بغداد و سلطه مغولها بر بخش عظیمی از کشورهای اسلامی شکل و محتوای روضه به تدریج تغییر یافت. این تغییر شاید بدان جهت بود که سلاطین بنی عباس خود را خلیفه پیامبر میدانستند و مدعی حکومت بر مسلمین از جانب اسلام بودند و اطاعت خود را بر مردم واجب شرعی میدانستند. مذاهب اهل سنت را، مذهب رسمی و قانونی و شرعی دانسته و از آنها به طور کامل حمایت میکردند. پیروی از مذهب شیعه ممنوع و در ادارات دولتی و مراجع قضایی رسمی نبود.
در مقابل این اندیشه، اندیشه تشیع بود که حکومت را حق اختصاصی و الهی ائمه میدانستند شرایط و اندیشههای بسیار والا برای حاکم اسلامی قایل بودند. براساس این دو اندیشه به طور طبیعی درگیری بین تشیع و حکومت پدید آمد. در مراسم عزاداری این اختلاف نظر و جهت گیری سیاسی مطرح میشد و قطعا حکومتها از برگزاری مراسم وحشت داشتند. از این رو مراسم روضه از سیاست جدا نبود.
عزاداری در دوران اخیر
در دوران اخیر عزاداری از نظر کمیت و کیفیت رشد کرده، در سالگرد رحلت پیامبر (ص) و امامان معصوم و حضرت زهرا علیهم السلام و مراسم عزاداری بر پا میشود که از جمله مشخصات مراسم عزاداری دوران جدید میتوان به دقت تاریخی، تاریخ تحلیلی، بیان اهداف امام حسین (ع)، توام شدن روضه با سیاست و تشکیل هیاتهای عزاداری اشاره کرد.
بدون شک قیام امام حسین (ع) و شهادت ایشان تلاشهای برادر، پدر و جدش را در گذشته بارور و زمینه تلاش برای آیندگان را فراهم ساخت و سنت عزاداری عاشورا زمینه پاسداری از اندیشه شیعه را در آینده فراهم کرد به طوری که نوحه خوانی و عزاداری را هیچ کسی نمیتواند منع کند و در سایه و پوشش عزاداری میتوان مفهوم عترت و اهداف امام حسین (ع) را تشریح کرد.
منبع: https://www.borna.news/
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: اربعین مراسم عزاداری امام حسین بنی عباس اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۹۶۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»